سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» درنگ‌هایی درباره‌ی اقوام ایرانی و ساختار سیاسی مطلوب1

درآمد:
تنوع قومی در ایران در نفس خود تهدید نیست تا احیاناً لازم باشد برای رفع و دفع آن به تدبیر نشست و اقدام‌کرد؛ زیرا این امر، یک واقعیت عینی "تاریخی ـ جامعه‌شناختیِ" ایران، از بدو پیدایش آن است. از همان آغاز، اقوام آریایی ماد و پارس و پارت به‌هنگام اسکان و استقرار در نجد ایران، با دیگر اقوام آریایی و غیرآریایی پیش از خود و ساکنان این سرزمین درهم‌آمیختند و به‌ویژه تحت‌تاثیر تمدن‌های پیشرفته‌تری نظیر عیلامی‌ها، در منطقه‌ی خوزستان و مانناها در اطراف دریاچه‌ی ارومیه، قرارگرفتند. ماننایی‌ها و عیلامی‌ها، از لحاظ فرهنگ و تمدن اثرات مهم و ماندگاری از خود بر دولت مادها و هخامنشیان برجای گذاشتند.

بعد‌ها نیز، با حمله‌ی اعراب به ایران و اسکان‌شان در سراسر کشور و سپس با هجوم قبایل و طوایف گوناگون ترک و ترکمان و تاتار و مغول‌ها، این درهم‌آمیزی عمق و گسترش بیش‌تری یافت و سیما و ترکیب خونی-تباری ایرانیان را دچار تغییرات و دگر‌گونی‌های ژرف‌تری کرد. بافت مردم‌شناسی کنونی ما، بازتاب این اختلاط و آمیزش‌هاست و بی‌گمان پویایی و شادابی آن متأثر از آن می‌باشد.

بدیهی است که تنوع قومی در ایران، همچون واقعیتی عینی در جامعه‌ی کنونی ما، الزاماتی دارد و حقوقی را می‌طلبد که مشروع‌اند. پس می‌بایست برای تأمین عدالت و برابرحقوقی شهروندان، به آن‌ها توجه شود و راه حل ارایه گردد.

‌کشور ایران دوهزاروپانصد سال پیش، برپایه‌ی رواداری و احترام به حقوق اقلیت‌های قومی، زبانی و مذهبی اداره می‌شد. استوانه‌های برجای مانده از کورش و نوشته‌های کتیبه‌های بیستون و پاسارگاد به زبان‌های مختلف، حتی روایات کتاب مقدس تورات، بهترین گواه این راه و روش مدبرانه‌ی کشورداری در ایران بوده است. آرنولد تورن بی، پژوهشگر و تاریخ‌نگار معتبر قرن بیستم، شیوه‌ی حکومت‌مداری هخامنشیان را "اولین سازمان ملل‌متحد" در جهان نامیده است! پس چه‌گونه ممکن است در قرن بیست‌و‌یکم، که بشارت‌دهنده‌ی آزادی و حقوق‌بشر در جهان است، نسبت به این خواست‌ها بی‌اعتنا ماند؟ و از روی بی‌تدبیری، میدان را برای گروه‌های افراطی و سوءاستفاده‌چی‌های بیگانه بازگذاشت؟

تظاهرات مردم در چند ماه گذشته در تبریز، این زادگاه عزیز من و در دیگر شهرهای آذربایجان، برسر یک کاریکاتور کم‌اهمیت و حوادثی که منجر به اِعمال قهر و خشونت‌گردید و ده‌ها کشته و زخمی برجایگذاشت، به‌حق همه را نگران و آزرده‌خاطر نمود. البته اگر نیک بنگریم، آن کاریکاتور تنها بهانه‌ای بود برای بروز خشم و اخطاری جدی تا شخصیت و هویت قومی آذربایجانی‌ها بیش از این مورد بی‌احترامی قرار نگیرد و به‌خواست‌های به‌حق آن‌ها، نظیر فراگیری زبان مادری و مشارکت در اداره‌ی امور محلی که مبنای دموکراسی است، توجه عاجل شود. این از شگفتی‌های جامعه‌ی سیاسی کشور ماست که دفاع از یک حق انسانی اولیه و تلاش به‌دست‌آوردن‌ ‌آن، پی‌آمدهای نگران کننده‌ای را برای ملت و دولت به‌دنبال دارد.

مثلاً فراگیری زبان مادری و به‌کارگیری آن در امور روزانه‌ی زندگی، در رأس مطالبات مردم آذربایجان و سایر اقوام و اقلیت‌های زبانی-فرهنگی قرارگرفته است. این خواست، قبل از این که موضوع و مقوله‌ای قومی و در حوزه‌ی مسایل قوم‌شناسی باشد، به‌نحوی که برخی عناصر افراطی قوم‌گرا آن‌را در مقوله‌ی "مسأله‌ی ملی" قراردهند و اصل"حق ملل در تعیین سرنوشت خویش" را به‌میان‌کشند، اساساً یک خواست دموکراتیک و در زمره‌ی حقوق بشر‌ ‌است و در منشور جهانی حقوق بشر نیز با همین مضمون وارد شده و روی آن تأکید شده است. ‌ ‌

به‌باور من، تمرکززدایی در ساختار قدرت در ایران نیز صرفاً یک ضرورت برخاسته از بافت قومی ایرانیان نیست؛ بل، این امر نیز در ارتباط با امر دموکراسی است. هدف نیز تأمین مشارکت واقعی و مؤثر مردم در اداره‌ی امور روزمره‌ی زندگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خویش است. لذا هر راه‌حلی در این راستا، می‌باید شامل همه‌ی ایالات و ولایات ایران باشد نه محدود به مناطق مسکونی اقوام ایرانی. ‌ ‌

آن‌چه در رویدادهای اخیر آذربایجان نگران‌کننده و هشدار‌دهندهاست، نیرو‌گرفتن گروه‌های افراطی در درون و بیرون از کشور است؛ دسته‌هایی که با تکیه بر احساسات پاک و مطالبات روای قاطبه‌ی مردم آذربایجان، نغمه‌ی جداسری سرداده و استقلال آذربایجان را مطرحمی‌سازند. قدرت‌های خارجی و همسایگان آزمند ایران نیز با مقاصد سیاسی و انگیره‌های اهریمنی، به اشکال گوناگون مشوق آنان‌ هستند و نغمه‌هایی همچون: "آذربایجان بیراولسون، مرکزی باکی اولسون"، (آذربایجان متحد باشد، مرکز نیز باکو باشد) بازتاب آن‌است. این‌گونه شعارها روح آذربایجانیان ایران‌دوستی که تعلق قلبی خود به ملت ایران را بارها در بزنگاه‌های تاریخ ایران، با جان‌فشانی به اثبات رسانده‌اند، سخت می‌آزارد. برای نسل من که در نو‌جوانی شاهد فراز و فرود" فرقه‌ی دموکرات آذربایجان" بوده‌و ماجراهای غم‌آور و عبرت‌انگیز ساخته و پرداخته‌ی بیگانگان را دیده است، مشاهده‌ی این‌که این روزها، در خطه‌ی آذربایجان گروهی ولو اندک، از جوانان و دانشجویان در صفوف این حرکات اعتراضی به‌سوی این‌گونه شعار‌ها و‌جریانات افراطی جدایی‌طلب جلب شده‌اند، بسیار تأسف‌انگیز است. شعار فوق‌الذکر شعار دیگری را در ذهن من تداعی می‌کند که نیم‌قرن پیش رایج بود و رهبران فرقه‌ی دموکرات آذربایجان‌ در مطبوعات خود می‌نوشتند و در مراسم مختلف بر زبان می‌آوردند که "یاشاسین میرجعفر باقروف، واحد آذربایجانین آتاسی( "زنده‌باد میرجعفر باقروف پدر آذربایجان واحد.) ‌ ‌

علی‌رغم آن‌که خوشبختانه هواداران این‌گونه شعارها و خواست‌ها در ایران اندک‌اند، نباید خطر بالقوه‌ی این رویکرد را نادیده‌گرفت؛ ماجرایی که 60 سال پیش به‌دستور ژوزف استالین و کارگردانی میرجعفر باقروف برای تأمین هدف‌های آزمندانه‌ی استراتژیک و توسعه‌طلبانه‌ی روسیه و به‌قصد کسب امتیاز نفت شمال در عرض چند هفته سرهم‌بندی‌گردید و هزار افسوس که کمونیست‌های پاکدامن و خوش‌باوری از تبار سید‌جعفرپیشه‌وری، بازیگران آن سناریو شدند. به‌یاد دارم هنگامی که استالین قرارداد نفت شمال را با احمد قوام نخست‌وزیر وقت ایران امضا کرد و پنداشت که به‌‌کام خود رسیده است، پشت فرقه‌ی دموکرات را خالی‌کرد و پیامد این بازی سیاسی و معامله‌ی اهریمنی، قربانی و در‌به‌در شدن هزاران زن و مرد شریف و ایران‌دوست آذربایجانی بود!

همان‌گونه که تشکیل یک‌شبه‌ی فرقه و اقدامات و دست‌آوردهای آن، حاصل شرایط استثنایی ناشی از جنگ و حضور ارتش سرخ در ایران بود، نباید پیدایش اوضاع و احوال استثنایی از نوع دیگر را، با توجه به اوضاع پرتنش منطقه و خصومت میان دولت جمهوری اسلامی با آمریکا و اسراییل و آز و طمع همسایگان را ناممکن و منتفی دانست؛ باید کاملاً هوشیار بود. منتها راه مقابله با گرایشات افراطی در میان اقوام ایرانی، ضرب‌و‌شتم و سرکوب هر اقدام و حرکت اعتراضی، آن‌گونه که در رویدادهای آذربایجان وکردستان و اهواز شاهد آن بودیم، نیست. باید هم به خواست‌های به‌حق اقوام ایرانی توجه‌کرد و در‌جهت یافتن راه‌حل واقع‌بینانه، صادقانه تلاش‌کرد و هم دست به‌کار توضیح اقناعی گسترده زد و جوانان را با تاریخ طولانی ایران و به‌ویژه با حوادثی که در یکی-دو قرن گذشته روی داده است، آشنا کرد. ‌ ‌

نوشته‌ی حاضر تلاشی متواضعانه‌ای در این راستا و درنگ‌های من در اطراف این مقوله است. در این رابطه طرحی هم تهیه‌کرده‌ام که امیدوارم آن‌را در فرصت مناسب دیگر در اختیار خوانندگان محترم نشریه قرار بدهم. ‌ ‌

به‌باور من، بدون توجه و بررسی ویژگی‌های مقوله‌ی قومی-ملی در ایران و بدون درنظرگرفتن سرنوشت مشترک و مناسبات و پیوندهای تنگاتنگ تاریخی اقوام ایرانی طی سده‌ها و هزاره‌ها با یکدیگر و نقش آن‌ها در تکوین و شکل‌گیری ملت ایران، که خود از عناصر متشکله‌ی آن هستند و به‌ویژه بدون بررسی جایگاه دولت واحد و مرکزی در این روند تاریخی، نه می‌توان به راه‌کار درست و واقع‌بینانه‌ای برای تأمین خواست‌های به‌حق اقوام ایرانی دست‌یافت و نه امکان دارد آن‌چنان طرحی درباره‌ی ساختار غیرمتمرکز دولت در نظام دموکراتیک آینده ارایه داد که هم بازتاب واقعیت تاریخی ـ جامعه‌شناختی ایران باشد و هم تحقق‌‌پذیر. ‌ ‌

اساساً مبحث دولت و نقش و جایگاه آن در تاریخ ایران، به‌ویژه در رابطه با ملت ایران، بسیار اساسی است. جست‌وجوی راه‌کاری برای حل معضلات قومی-تباری در ایران و راه‌حل ساختار دولتی غیرمتمرکز در ایران این نیست که نمونه‌های دیگر کشورها را مدل قرار دهیم و با سلیقه‌ی خود بهترین و موفق‌ترین آن را انتخاب‌کنیم. و آن‌را به‌طور مکانیکی برای ایران پیشنهادکنیم. این امر بدون درنظرگرفتن واقعیت تاریخی-جامعه‌شناختی ایران و تنگناهای امروزی ناشی از موقعیت جغرافیای سیاسی کشور، می‌تواند فاجعه‌آفرین باشد؛ لذا مکث کوتاه روی برخی از این موضوعات را برای فهم بهتر موضع و راه‌کاری که پیشنهاد می‌کنم، ضروری می‌دانم. از مبحث دولت آغاز می‌کنم:

نقش دولت در شکل‌گیری ملت ایران
مهم‌ترین ویژگی ایران در مبحث ملی، تشکیل دولت و قدمت تاریخی و جایگاه آن در تکوین ملت ایران و پایداری آن است. کشورهایی نظیر ایران با تاریخ باستانی و برخوردار از یک دولت مرکزی، در جهان کم‌نظیر‌اند. بی‌گمان ایران اولین کشور پایدار در جهان است که دست به تأسیس دولت زده است. در منطقه، پیش از تأسیس دولت در ایران و همزمان با آن، دولت‌ها و تمدن‌های بزرگی نظیر سومری‌ها، بابلی‌ها، آشوری‌ها و عیلامی‌ها درخشیده‌اند و اثرات بزرگ و ماندگاری در فرهنگ و تمدن بشری در زمان خود برجای گذاشته‌اند. ولی همگی از میان رفته‌اند و شاید علت ناپایداری آن‌ها، ناکامی‌شان در ایجاد یک ساختار دولتی استوار بوده است.

تأکید روی این نکته از این‌جهت پراهمیت و شایان توجه است که تشکیل دولت، در شکل‌گیری نهایی هر ملت، در مقام آخرین سنگ گنبد و تجلی نهایی آن است. بیهوده نیست که بسیاری از جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران معتبر، دولت را به‌درستی، "هسته‌ی تاریخی- جامعه‌شناختی" ملت می‌شمارند. ‌ ‌

‌لذا به‌همان اندازه که دولت در ایران قدمت تاریخی دارد، نطفه‌بندی ملت ایران و پیدایش عناصر متشکله‌ی آن نیز ریشه‌های باستانی یافتهاست. حال آن‌که بنابر تعریف مکانیکی استالین از ملت که خود برگرفته از برخی صاحب‌نظران "اروپا- مرکز" بود، ملت یک پدیده‌ی نو و ویژه‌ی دوران تعالی سرمایه‌داری در اروپای غربی است. برمبنای این "تئوری"، ملت‌ها پیش از آن وجود نداشته‌اند و بر این پندار بودند که با سرنگونی سرمایه‌داری ـ که آن‌را نیز در چشم‌انداز نه‌چندان دور می‌دیدندـ و با برآمدن سوسیالیسم و پیروزی آن در جهان، مرحله‌ی ادغام ملت‌ها در یکدیگر آغاز شده و رو به زوال خواهدگذاشت! ناگفته نماند که در این "تئوری"، نه‌تنها به نقش دولت بی‌توجه مانده‌اند، بل شدیداً با نقش و جایگاه آن در تکوین ملت، به مخالفت برخاسته‌اند.

بدیهی است که با این‌گونه تئوری‌ها و تقلید از آن، نمی‌توان پدیده‌ی پیدایش ملت‌های باستانی نظیر ایران را توضیح داد. احساس تعلق به یک ملت و آگاهی و همبستگی ملی که موجودیت و پویایی هر ملت در گرو آن است، واقعیتی است که نمی‌توان آن‌را به‌طور مکانیکی و در همه‌جا و هر ‌مورد، به یک دوران تاریخی و صورت‌بندی اقتصادی-اجتماعی معیّن، مثلاً مرحله‌ی تعالی سرمایه‌داری، محدود و محصور کرد. مشخصات و شکل‌بندی ملت در ایران، از قرن‌ها پیش از پیدایش سرمایه‌داری آغازشده و به‌تدریج و با گذشت ایام، سیمای امروزین خود را یافته است. در اروپا نیز دولت‌های نسبتاً پرسابقه نظیر فرانسه و انگلستان، پیش از دوران تعالی سرمایه‌داری شکل‌گرفته بودند. ‌ ‌

ایرانیان از ورای هزاره‌ها، در واکنش به الزامات ناشی از سازماندهی مقاومت و دفاع از خود در برابر خطرات ناشی از تجاوزات و هجوم و تاراج پی‌درپی خارجی‌ها (به‌ویژه آشوری‌ها که بسیار چپاول‌گر و بیدادگر بودند) و تأمین نیازهای اقتصادی و اداره‌ی امور، دست به تشکیل دولت واحد زدند. این روند از زمان مادها آغاز شد؛ در امپراطوری هخامنشیان قوام‌گرفت و در اشکانیان ادامه یافت؛ و بی‌گمان در سلسله‌ی ساسانیان شکل نهایی به‌خود‌گرفت. ایران در طول بیش از دوازده قرن، یکی از دو ابرقدرت جهان باستان، تا حمله‌ی تازی‌ها بود.

عصر ساسانیان به‌خاطر برقراری و حدت و تمرکز دولت، از طریق ایجاد ارتش منظم؛ پایه‌ریزی دستگاه اداری- دیوانی؛ تعمیم دین مزدیسنان و آیین زرتشت در مقام آیین ملی و به‌مثابه ایدئولوژی قومی-ملی؛ توسعه‌ی بازرگانی و برقراری سیستم پولی و مالیاتی واحد؛ و بالاخره پیدایش آگاهی نسبی به ایرانیت و ایرانی‌بودن و تمایز خود از دیگران، از انیران، نشانه‌ها و عناصر مهم و برجسته‌ی این تحول مهم در روند دور و دراز پیدایش و تکوین ملت ایران است. آگاهی نسبی ملی و پرورش فرهنگ ایرانیت، پس از سلطه‌ی اعراب، علی‌رغم از هم پاشیدگی کشور، به‌ویژه هنگام یورش‌های خانمان‌برانداز مغول‌ها، همچنان در اشکال گوناگون تداوم یافتهاست.‌ ‌

بدیهی است که ملت و میهن‌دوستی، با معنا و مفهوم و تعاریف امروزی آن ‌که به‌ویژه پس از انقلاب مشروطه با آن خو‌گرفته‌ایم و با بازتابی که در ذهن ما دارد، در قاموس سیاسی تازگی دارد؛ ولی این امر منافاتی با مفاهیم قدیمی چون ایرانیت و ایرانی‌بودن که در گذشته به‌کار می‌رفته است یا حب‌وطن و ایران‌دوستی ندارد و مقاصد و احساسات مشابهی را بر می‌انگیزد. ‌ ‌

با سقوط ساسانیان، ایران از وضعیت بزرگ‌ترین قدرت آسیای عصر خود به درآمد و دست‌نشانده‌ی اعراب شد و شکوه و عظمت خود را پس از 12 قرن از دست داد و دوره‌هایی را شاهد هستیم که استقلال و تمامیت ارضی ایران به‌کلی خدشه‌دار شده و هرج‌ومرج برکشور مستولی ‌شدهاست. اما به شهادت تاریخ، همواره از ژرفای تاریکی‌ها، درحالی‌که عزا و ماتم ایران را فراگرفتهبوده است، فرزندان برخاسته از ایل و قبیله‌های گوناگون وابسته به اقوام ایرانی، در لحظه تجلی وجدان ملت ایران بوده‌اند و پرچم مبارزه در راه استقلال ایران را برافراشته‌اند و مردم را به رستاخیز نوینی دعوت‌کرده، با همت عمومی و فداکاری‌های شگفت‌انگیز اقوام ایرانی، استقلال و حاکمیت ملی بربادرفته را دوباره به‌دست آورده‌اند. ‌ ‌

سرزمین کنونی ایران، محصول چنین تاریخ کهنی است؛ ارثیه‌ای است که از سده‌ها پیش به‌ما منتقل شده است. نیاکان ما از همه‌ی اقوام و طوایف، برای حراست از آن، قربانی‌های فراوان داده و مصیبت‌های بزرگی را متحمل شده‌اند. با آن‌که کشور ایران طی سده‌ها، جولانگاه و موطن سامی‌ها، ترک‌ها، مغول‌ها، تاتارها و ترکمن‌ها بوده است ولی این مهاجمان، پس از فرونشستن کُشت و کُشتارها و پایان ویرانگری‌ها و غارت‌ها، با گذشت زمان و زندگی در این سرزمین، با تاثیر‌گذاری و تأثیرپذیری متقابل در فرهنگ و سنت‌ها و آداب و رسوم یکدیگر، عاقبت رنگ و بوی ایرانی گرفته و ایرانی شده‌اند. فرهنگ مشترک امروزی ایرانیان حاصل این درهم‌آمیزی است. با این‌حال، شاخص‌های قومی، به‌طور بارزی در زبان و گویش و هنر و فرهنگ خودویژه‌‌ی آن‌ها، برجای مانده است.
‌زیبایی بافت مردم‌شناختی امروزی ایران درست در همین وحدت در تنوع آن است. ‌ ‌

هویت قومی و تعلق ملی
هویت قومی - تعلق ملی؛ این است چکیده‌ی حرف و تز اصلی من در مبحث ملی در ایران. ملت ایران دربرگیرنده‌ی اقوام و اقلیت‌های زبانی-فرهنگی متعددی است که مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده و اجزایِ جدایی‌ناپذیر آنند. ایرانی‌ها هرجای کشور باشند، از یک "هویت قومی- تباری" برخوردار هستند که ریشه در منشاء تاریخی مردم‌شناختی (اتنولوژیک) آن‌ها دارد. هویت قومی به‌ویژه در زبان یا گویش و فرهنگ آن‌ها به‌طور بارزتری تجلی دارد. از سوی دیگر، اقوام ایرانی از ورای سده‌ها همزیستی و سرنوشت مشترک، با رشته‌های فراوان تاریخی، فرهنگی و عاطفی، به‌هم پیوند خورده‌اند و ملت ایران را به‌وجود آورده‌اند. این پدیده، بیان‌گر "تعلق ملی" آن‌ها به ملت واحد ایران است. به‌عبارت دیگر، ملیت همه‌ی اقوام ایرانی یعنی تعلق‌شان به یک ملت، ایرانی است. از این منظر، "هویت قومی- تباری" و "تعلق ملی"، دو روی یک سکه و مکمل هم‌هستند، نه نافی یکدیگر. ‌ ‌

لذا وظیفه‌ی ما، بررسی و یافتن مناسب‌ترین را‌ه‌حلی است که بتواند درعین احترام به مظاهر و شاخص‌های هویت قومی-تباری ایرانی‌ها، بهترین شرایط را برای رشد و شکوفایی آن‌ها، به انسانی‌ترین و معقولانه‌ترین وجه، فراهم آورد. بی‌گمان، این از وظایف دولت دموکراتیک برآمده از ملت ایران، در جمهوری آینده است. دولت دموکراتیک می‌باید نسبت به پیامد‌ها و اثرات ناشی از این تنوع قومی توجه‌کرده، راه‌حل‌های دموکراتیک و مسالمت‌آمیز و انسانی ارایه دهد. بدیهی است که این به‌معنی دست روی دست گذاشتن تا روز موعود نیست. همه‌ی آزادی‌خواهان و پایبندان به حقوق‌بشر، می‌باید از هم‌اکنون و هرقدر ممکن است، برای دست‌یابی به این خواست‌ها دست‌به‌کار شده و از مبارزات به‌حق اقوام ایرانی پشتیبانی‌کنند.

‌نسخه‌برداری، راه‌یافت مسأله‌ی ملی در ایران نیست
احساس من این است که متأسفانه طیفی از روشن‌فکران و سیاسی‌های قوم‌گرا، نسبت به تاریخ ایران کم‌توجه هستند و در چه‌گونگی مناسبات و پیوند عمیق و یک‌دلی و یگانگی که میان اقوام و اقلیت‌های زبانی-فرهنگی ایرانی وجود دارد، به‌قدرکافی درنگ نمی‌کنند. آن ‌چه به‌ویژه تأسف‌آور است، نسخه‌برداری از کشورهای دیگری است که کوچک‌ترین سنخیتی با ایران ندارند. این طیف با اختلاط مقوله‌ی قوم با ملت و با چنین برداشت نادرستی، ایران را کشوری چندملتی یا "کثیرالمله" می‌نامند و به‌جای قوم کلمه‌ی ملیت را به‌کار می‌برند و از ملیت‌های ساکن سرزمین ایران سخن می‌گویند! گویی "ملیت" مرحله‌ای بینابین قوم و ملت است! حال آن‌که ملیت، معنایی جز تعلق هر شهروند به یک ملت معیّن ندارد. لذا به‌کارگیری آن جز "کثیرالمله" انگاشتن ایران نیست. درواقع این دوستان قوم را که یک مقوله‌ی مردم‌شناسی است با ملت که یک پدیده‌ی جامعه‌شناختی- تاریخی است یکسان درنظر می‌گیرند و قانونمندی‌های ویژه‌ی ملت را به اقوام تشکیل‌دهنده‌ی آن تعمیم می‌دهند. به‌عبارت دیگر، پدیده‌ی ملت را به قوم و تبار تقلیل می‌دهند. حال آن‌که هرقوم فی‌نفسه ملت نیست و کم‌تر ملتی است که بر قوم واحد استوار بوده باشد.

لازمه‌ی پیامد"کثیرالملله" تلقی‌کردن ایران، انطباق اصل "حق ملت‌ها در تعیین سرنوشت خویش" در مورد تک‌تک این "ملت"ها و پذیرش حق جدایی آن‌ها برای برپایی دولت‌های مستقل به تعداد مدعیان آن است! یعنی گام‌گذاشتن در زمین لغزانی که دیر یا زود، زمینه را برای پاره‌پاره‌شدن ایران فراهم خواهد‌ساخت. ‌ ‌

شاید نیازی نباشد، ولی باز تأکید می‌کنم که در ایران، مناسبات "ملت سلطه‌گر" که ظاهراً "ملت فارس" ناموجود مد‌نظر است و" ملت‌های زیرسلطه" که از قرار، اقوامِ ساکن ایران هستند، وجود نداشته و ندارد. این به‌معنی انکار برخی تبعیضات موجود و عدم رعایت حقوق اقوام و اقلیت‌های زبانی-فرهنگی نیست. منظور من نقد مواضع کسانی است که با طرح این‌گونه تزهای نادرست تخم کین میان "ترک و فارس" کاشته و مسایل بیهوده می‌آفرینند. متأسفانه این اواخر، بازار این‌گونه سم‌پاشی‌ها رونق پیدا کرده است. ‌ ‌

در این مورد، کسانی را که با حسن نیت این حرف‌ها را تکرار می‌کنند، به مطالعه و تعمق دوباره در تاریخِ نه‌چندان دور میهن‌مان دعوت می‌کنم: ‌ ‌

چه حکمتی در این نهفته است که در 500 سال گذشته، همه‌ی سلسله‌های پادشاهی که هرکدام به قوم خاصی تعلق داشته‌اند، هرگز به‌فکر تشکیل دولت قومی-زبانی خاص خویش نیفتاده‌اند و همواره اولین هدف‌شان تأمین وحدت سرتاسری ایران و ایجاد دولت واحد ایران بودهاست؟ چه رمزی در این نکته نهفته است که صفویه از اردبیل به‌پا می‌خیزد و شاه اسماعیل تا پایش به تبریز می‌رسد خود را پادشاه ایران می‌خواند و نه پادشاه آذربایجان؟ و اولین اقدام او جنگ با ترکان عثمانی می‌شود؟ و خود وی و جانشینانش به‌خاطر تمامیت ارضی و استقلال ایران با ازبک‌ها و باز با ترک‌های عثمانی به نبرد بر می‌خیزند؟

چه‌گونه است که صفویه‌ی آذری‌تبار، بدون دو‌دلی، پایتخت خود را از اردبیل به تبریز و از آن‌جا به قزوین و سرانجام به اصفهان منتقل می‌کند و شاه‌عباس از اصفهان است که نصف‌جهان می‌سازد نه از اردبیل یا تبریز؟ و تمام هم‌وغم او سرافرازی ملت ایران است نه یک ایالت و قوم خودی؟

رفتار و هنجار قبایل افشار و قاجار نیز بر همین روال است. نادرشاه از خراسان و آغامحمدخان قاجار از استرآباد برخاستند و در تاریک‌ترین لحظات تاریخ ایران، تا دم مرگ در راه استقلال و برای حفظ تمامیت ارضی ایران جنگید‌ند. عجبا که قاجار نیز تهران را پایتخت خود قرار می‌دهد و دچار وسوسه‌ی محلی‌گری و قوم‌گرایی نمی‌شود؟ کریم‌خان زند لُرتبار، پایتخت خود را شیراز قرار می‌دهد و نه بروجرد. خود را وکیل‌الرعایای ایران می‌خواند نه لرستان؟ پاسخ همه‌ی آنان بی‌‌گمان، در بازتاب احساس تعلق‌شان به ملت ایران است. مردان بزرگ ما، علی‌رغم هویت قومی و ایلی‌شان، خود را متعلق به ایران می‌دیدند و نه به یک قوم خاص و معیّن! پس چه‌گونه است که طیفی از هم‌ولایتی‌های عزیز من این واقعیت را نمی‌بینند که رشته‌ای نا‌مریی فرد‌فردِ ما را، علی‌رغم وابستگی و هویت قومی‌مان، به ملت واحد ایران پیوند داده است که جدایی از هم را نا‌ممکنمی‌سازد؟ شاید نیازی به گفتن نباشد که ارزیابی من از این شاهان، در چارچوب بحث مسأله‌ی ‌ملی و سرگذشت ملت ایران است، نه داوری درباره‌ی نحوه‌ی حکومت‌مداری آن‌ها که پُر از ظلم و ستم بود که خود داستان غم‌انگیز دیگری است. ‌ ‌



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 86/12/19 :: ساعت 11:57 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 464
>> بازدید دیروز: 133
>> مجموع بازدیدها: 1366649
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب